u

گریز

اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند ، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.
آنجا که حسین علیه السلام در صحنه است ، اگر در صحنه نباشی هرکجا می خواهی باش ، چه ایستاده به نماز و چه نشسته به سفره شراب. خوف فرزند شک است و شک زاییده شرک و این سه ، خوف و شک و شرک راهزنان طریق حق اند ... که اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راه تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد.»
سید الشهدای اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی

طبقه بندی موضوعی

مقدمه ای بر سبک زندگی انسان انقلابی(2)

پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۰۰ ق.ظ

به نام خدا

سلام اول.

"ای شهید ای آنکه بر کرانة ازلی و ابدی وجود نشسته ای، دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش"1

دراولین قسمت از این سلسله گفتارها،پیرامون سبک زندگی انسان انقلابی، عناصر عنوان این مطلب را بیشتر توضیح دادیم و سپس واردفضای زندگی غالب افرادی شدیم که به اصطلاح آنان را حزب اللهی، ولایی، مذهبی و انقلابی می خوانند. دراین قسمت قصد ورود به اصل ماجرا را داریم، این بخش را به "روز مرگی" اختصاص دادیم و قدری بیشتر قلم برگردنه های صعب العبورش خواهیم راند که سخن گفتن پیرامون این موضوعات ملاحظات زیادی را میطلبد.

درقسمت قبل گوشه ای از زندگی روزمره به اصطلاح انقلابیون از نظرات گذشت و رفتارهای ثابت و کلیشه ای و موروثی حاکم بر زندگی آنان(حقیر اولین مخاطب این گفتارهاست) را از بیرون به نظاره نشستیم. نداشتن روح و نشاط و تحرک و سرگردانی مفرط برجسته ترین نکته ایست که ازدیده ی ناظران میگذرد، زندگی خالی از دغدغه های اصیل و محلولی سیر شده از اهدافی تصنعی و آرمانهایی که که هیچ تلاشی برای رسیدن به ان لازم نیست روح های فربه ای که از فرط ثواب های نماز و روزه و ذکر های "ده من یک شاهی" هر روز دفتر حساب و کتاب خدا در محضرشان سنگین تر می شود و درجاتشان در بهشت ترفیع میابد. هر صاحب موهای بیرون زده از روسری و موهای روغن زده را با نگاه توبیخ آلود و تحقیر آمیز بدرقه میکنند. حلقه ی رختخواب...نمازصبح...محل تحصیل...نماز ظهر...کانون زبان...نماز مغرب...پایگاه)یا هیئت ...(خانه...تلویزیون...اینترنت...رختخواب را هر روز تکرار میکنند باکمی تغییر ثابت. گه گداری نیز کتب مذهبی و اعتقادی را غبار روبی میکنند و بر انباشت اطلاعات که تنها از آنها خمره ای از دانستی های بی روح و مخدر ساخته است، می افزایند و زندگی همین است که همین. البته اضافه کنید چاشنی انواع کلاس های تقویتی و کنکور و... را که شب جنازه ی لگدمال شده زیر پای بروکراسی خشن آموزشی و حافظه ی مالامال از اطلاعات بی خاصیت را به خانه می فرستد. تک و توکی هم گاهی به اصطلاح کار فرهنگی میکنند؛ نشریه، زیارت عاشورا با آش، مسابقات فرهنگی و ... را راه می اندازند بی آنکه بدانند ظرفیتشان چه اندازه است؟ آرمان کجاست؟ وظیفه یشان چیست؟ موقعیتشان کجاست؟  ولی زمان چه می خواهد، چه میگوید؟ به مثابه یک گردان نظامی در میدان نبرد که هرکس به هرطرف که می خواهد شلیک می کند، هرکس هر طرف خواست میرود و انگار گوش هیچکس دستور فرمانده را نمیشنود.

انقلاب به معنای تحول عمیق و بنیادین است؛ یعنی زمانیکه چیزی به چیز دیگر بدل شود فی المثل سوختن چوب و تولد ذغال.

خداوند طبیعت وجود انسان را انقلابی آفریده است به گونه ای که دائما در حال تحول است و جسم هیچ انسانی در دولحظه ی پیاپی یکی نیست. بزرگ معمار گیتی روح انسان را نیز چنین سرشته که بدین رویه متمایل باشد که امیر مومنان فرمود: " هرکس دو روزش شبیه باشد ضرر کرده است". انسان انقلابی)به دنبال تکامل (دائما در حال انقلاب است؛ هم در آفاق)جهان پیرامون خود (و هم در انفس)نفس خویش. (هیچ دو لحظه ی او شبیه به هم نیست و در کالبد سرد و تاریک و تنگ زمانه زمینگیر نمیشود، او همیشه شالوده شکنی، فراتر از تاریخیست که اطرافیان قصد ساختنش را برای او دارند که سید شهیدان اهل قلم فرمود : اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند ، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد. 2

انسان انقلابی  لحظه ای احساس آسایش ندارد چرا که دنیا دار قرار نیست، او به تعداد بلاها و مشکلات محرومان و مستضعفان و کودکان و زنان بی سرپناه و ... دل دارد و با همه ی آنان همراه است. برای آنکه گمان نرود نگارنده یاوه می گوید و انگار در زمین سیر نمیکند و از انسان هایی سخنران می راند که در ناکجا آباد میزی اند؛ "ولی نامه" را می گشاییم و در جایی از آن چنین می خوانیم:

"فرآورده‏ ى دانشگاه جمهورى اسلامى- نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده- چمران‏ها باشند؛ نه اینکه چمران‏ها یک استثنا باشند. این امید، امید بى‏جائى نیست." "3یعنی حاصل حداقل 16سال نظام آموزشی ما باید سبک زندگی و سیر زیستنی به مثابه چمران داشته باشد؛ اما این معنایش تقلید کورکورانه نیست بلکه سیره و اصول ثابتی است که بر زندگی شهید دکترچمران حکفرما بوده است. حال از مصطفی کبیر قصه ی مان میپرسیم که چنین میگوید:" همیشه ازجشن و شادی گریزان بودم، خوش داشتم که شادی ها و جشن ها را برای دیگران بگذارم و سهم خود را از غم و درد برگیرم حتی هنگامیکه بر اثر ضرورت به جشنی میرفتم افسرده و ناراحت بودم زیرا به درد انسانها فکر میکردم که در غم و درد می سوختند و در جشن شرکت نداشتند، چطور ممکن است خوش باشم آنجا که دردمندانی رنج می برند و در آتش می سوزند." 4

در پایان این قسمت تمام ناقصات ایراده را به کلامی ازحضرت  امیر سلام الله علیه کامل میکنیم:

زندگی در رنج و مصیبت بهتر است از تن آسایی در رفاه5.

ادامه دارد...

غم نوشت:

تقارن فاطمیه اول ونوروزامسال، آیینه ی خواص نمای تشیع.

محرم ایام غم آلودی عموم است؛خواص و عوام. اما فاطمیه تنها خواص این خانواده سیه پوش اند،برتمام دست های از درد و رنج انتظار انتقام،نیاسوده تسلیت،برتمام صاحبان و وارثان پشت نوشته های"میروم تاانتقام زهرابگیرم" تسلیت، برتمام طراحان و منادیان شعار"راه قدس از کربلا میگذرد" تسلیت،بر امام آرمانِ "عمق استراتژیک جمهوری اسلامی مسئله فلسطین است" تسلیت بر آن لحظه ای که دستان عدالت گلوی صهیونیزم را می فشارد و انتقام تمام حق بانماد زهرا را ازتمام باطل میستاند، سلام.



1- شهید آوینی
2- همان
3- امام خامنه ای  02/ 04/ 1384
4- انسان و نیایش دکتر چمران

5- نهج البلاغه نامه45

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۲۴
محمدامین ایمنی

نظرات (۸)

۲۴ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۲۰ رضا ـــــــ
دوباره جاده و طوفان، دوباره جاده و گرد
چه غربتی است نشستن کنار این همه درد

دلیلِ جمع پریشانِ ما به ناچاری!
عبور شعله ورِ درد در صحاری گرد!

به رودخانه ی یخ بسته التفات مکن
کویر را به تمنای بذر آب بگرد

به حرمت کلماتی که عین خورشیدند
حریم غصبی شب را بگیر و بشکن، مرد!

بکوب بر تن این خاک ردّ پایت را
که ردّ چاوشیان را به گَرد پنهان کرد

طنین گام تو باید دوباره جان بدهد
به جاده های کرخت و به کشتگان نبرد

سوار شو، پی این راه را بگیر، برو
وگر هزار دهن نعره می زند: برگرد

امید مهدی نژاد
۲۶ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۵۹ آبی آسمانی
سلام سردار
مثل همیشه جامع و کامل!
ودر آخر شعری سپید از غزوه که از تا هستم تکرار میکنم:
گفتمش چیزی بگو
گفت شرمنده ام
سالهاست که چیزی نگفته ام
گفتم برای ماهایی که عاطفه درونمان مرده است
گفت:رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات..
پاسخ:
سلام آقا.
بزرگواری.
خدا شعرای مکتبی رو برا انقلاب حفظ کنه.
یاعلی.
۲۷ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۲۳ میلاد فریدنیا
سلام اخوی،اول اینکه خسته نباشی!دوم اینکه واقعا دستت درد نکنه بسیار قابل استفاده و قابل تامل بود!به نظر من دوستان به چنین مطالبی نباید با دید یک پستِ وبلاگی نگاه کنن! چراکه حرفهای بسیار عمیق و کاربردی مطرح شده که باید تو زندگی هامون اعمال بشه! اجرکم عندالله...
پاسخ:
سلام برادر.
انشاالله که عامل باشیم.
خودت خداقوت!!
سلام؛ بله!  عجب دردیه این غفلت! این روزمرگی! این بی خیالی گاهی!
راستی یه سؤال کوچیک: هر تغییری که انقلاب نیست؟  «خداوند طبیعت وجود انسان را انقلابی آفریده است به گونه ای که دائما در حال تحول است و جسم هیچ انسانی دردولحظه ی پیاپی یکی نیست. «
پاسخ:
سلام عزیز.
هرتغییری انقلاب نیست:
ارجاع به متن: "انقلاب به معنای تحول عمیق و بنیادین است؛ یعنی زمانیکه چیزی به چیز دیگر بدل شود فی المثل سوختن چوب و تولد ذغال"
جسم انسان دائم درحال دگرگونی و تبدیل است بنابه نظر بعضی ازعلمای پیشین؛"یابدیع" اشاره به همین موضوع داره که انسانی که هرصبح ازخواب بلندمیشه
انسان دیگریست،واین ازصفات خداست.
بنویس تا استفاده کنیم ...
پاسخ:
سلام
زیارات بدون خداحافظیتون قبول!
ایشالا...

سلام شما با افتخار لینک شدید
سلام برادر.ممنون که سر زده بودید و نظر گذاشته بودید.پاسخی برای نظرتان نوشته ام فرصت شد ملاحظه بفرمایید.
صوت آسمانی سیدشهیدان اهل قلم به هنگام خواندن این جملات سراسر نور و معنویت هیچ گاه از لوح دل و جانممان نخاهد رفت.
یازهرا
سلام آقو... .
شوما هم که کرکره ات پاینه.
یه چیزی بنویسید تا استفاده کنیم.
پاسخ:
سلام آقو
چشم.
ع.پ مخفف چیه؟؟
عوامل پرنده؟
عمو پاشو؟
عمارت پوآرو؟
عجب پشمکیه؟
و...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی