u

گریز

اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند ، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.
آنجا که حسین علیه السلام در صحنه است ، اگر در صحنه نباشی هرکجا می خواهی باش ، چه ایستاده به نماز و چه نشسته به سفره شراب. خوف فرزند شک است و شک زاییده شرک و این سه ، خوف و شک و شرک راهزنان طریق حق اند ... که اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راه تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد.»
سید الشهدای اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی

طبقه بندی موضوعی

مقدمه ای بر سبک زندگی انسان انقلابی(1)

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۱، ۰۶:۲۶ ب.ظ

به نام خدا

سلام اول.

در این سلسله گفتار ها که مقدمه و تبصره ای بیش نیست توجه نگارنده به "سبک زندگی انسان انقلابی" است و درتمام متن توجه به عناصر این عبارت لازم و ضروریست تا ازایجاد سو تفاهم ها و دگرفهمی ها جلوگیری شود به عبارت دیگر این مطلب پیرامون سبک و روش زندگی انسانهای سخن میراند که سعی بر درک هرچه بیشتر ازمفهومی به نام "انقلاب اسلامی" دارند تا به امیدحق بتوانند اهداف آن را پیاده سازی کنند. پس توجه  این مطلب به "سبک زندگی اسلامی" رایج در رسانه ها و محافل فرهنگی و سیاسی نیست صد البته که "سبک زندگی انسان انقلابی" برگرفته ازشرع مقدس اسلام است ولی کدام اسلام؟ همان اسلامی که انقلاب برگرفته از آن است؛ یعنی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله.1

در قسمت اول توضیحی مختصر پیرامون عنوان مطلب میدهیم:

سبک زندگی که یکی از ابعاد پیشرفت بامفهوم اسلامی است عبارتست از رفتاراجتماعی، شیوه ی زیستن2به معنای دیگر؛ سلسله رفتارهایی که ازاصول و چارچوب خاصی ساطع میشود و تمام ابعاد زندگی را در برمیگیرد. این اصول و چارچوب ها ازجهان بینی افراد که خودنیز مبتنی بر ایمان و اعتقاد و ایدئولوژی است گرفته می شود. انسان انقلابی زمانی می تواند بر اساس اعتقاد خود سبک زندگی تعریف کند که اعتقاد خودیعنی انقلاب و بالطبع آرمانها و اهداف ان را بشناسد و حداقل چارچوب ان را بداند؛ این مهم بدون شناخت و مطالعه ی منویات بنیانگذار این انقلاب و رهبر آن امری محال است. زمانی که اسلام انقلابی هنوز شناخته نشده است چگونه توقع میرود که سبک زندگی اسلامی تعریف شود و دراین راه علیه اسلام و انقلاب عمل نکرد!!

در قسمت دوم فضای فعلی حاکم بر زندگی افراد به اصطلاح انقلابی را قدری تحلیل میکنیم:

 در حال و هوای ادبیات امروز جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی(البته منظور نهادخاصی نیست) "بچه حزب اللهی" عموما به افرادی اطلاق میشود که عمدتا در جلسات منظم!هفتگی پایگاه بسیج و  هیئت های عزاداری شرکت میکنند، نمایشگاه( و فقط نمایش گاه!!) دفاع مقدس و حجاب برگزار میکنند،در طرح های مطالعاتی شرکت میکنند و سالی یکی دو کتاب تورق میکنند، در حلقه  های صالحین مثل همیشه خدای سکولار  را اثبات  میکنند و به شبهات ولایت فقیه پاسخ میدهند، همیشه... کیف اند که برای خدا فحش میخورند و ناسزا  میشنوند که:"شما حزب اللهی هستید". در راهپیمایی های مرسوم سالانه حضور دارند،کمیت اعتکاف ها را غالبا این گونه افراد پرمیکنند،سالی چندبار به سفرمشهد و قم و  جمکران میروند، همیشه به دنبال بروزترین مداحی های کشور هستند،در ایام عزا یکی ازدغدغه هایشان اینست که  کدام هیئت بروند، عکس امام و رهبری و شهدا را روی دیوار اتاق و زمینه ی صفحه ی کامپیوتر و گوشی موبایلشان قرار میدهند، اگرداشته باشند ریش میگذارند و پیراهن های ساده را روی شلوار پارچه ای راسته می اندازند، تابستان ها صندل با جوراب سفید میپوشند و زمستان ها کاپشن احمدی نژادی. بعضا دکمه ی اخر یقه را میبندند و شب ها برای تحکیم وحدت در جبهه ی انقلاب به "فست فود"ها و رستوران های بعضا مجلل میروند و جدیدترین و بعضا گرانترین غذاها را برای رضای خدا! و در راستای اهداف انقلاب اسلامی میخورند و در آروغش نیز به یاد شب گرسنه خوابانی که چند فرسخ آنسو تر بی امید و بی رغبت سر به زمین می گذارند نیستند.

برای رضای خدا! اردو های تفریحی میروند به صرف جوجه کباب تا سرحد انفجار. مجالس عزاداری برگزار میکنند و برای حفظ شأن! امام حسین علیه السلام چلو مرغ و چلو کباب میدهند. کارفرهنگی را بهانه ی درس نخواندن و درس داشتن را بهانه ی کارفرهنگی نکردن میکنند.

گاه گداری نیز پول های پاره ی خود را برای کمک به فقرا به صندوق صدقات می اندازند. برای اینکه نشان دهند بچه مذهبی ها از تکنولوژی دنیا عقب نیستند، گوشی های موبایل گران قیمت و آنچنانی میخرند و طبق حدیث" هرکس دو روزش یکسان باشد ضرر کرده است" مدام دغدغه ی ذهنشان ارتقا آن است. نهایت حس مسلمانی شان برای کودکان گل فروش چهار راه ها که از سرما پوستشان ترک خورده است و با نگاه معصومانه ی سراسر حسرت، کودکان بی دغدغه ی درون اتومبیل ها را برانداز میکنند، تنها تاسف و آه عمیقی است که نهایتا 30 ثانیه دوام  دارد. در هر انتخاباتی نیز با رای خود انقلاب را تحویل مسئولان منتخب می دهند و رسید دریافت میکنند و به تعطیلاب میروند تا انتخابات بعدی و الحمدلله همه چیز خوب است و خدا هم پسرخاله ی این مردم. چک سفید امضا داده که ما هرطور هم باشیم انقلاب راه اصلی را میرود و خدا و حجتش خودشان همه چیز را درست میکنند!!

به راستی مابرای چه انقلاب کردیم؟چرا این همه هزینه های سنگین دادیم که یک نمونه اش300هزار پیکر پاره پاره بود؟مگر این کارها را نمیشد در حکومت طاغوت انجام داد؟؟؟

این مطلب ادامه دارد...

پیشنهادنوشت:

یک پیشنهاد خوب برای حضرت جهانشاهی(طلبه ی سیرجانی) دارم؛عزیز! توهم قدری "آب روغن" قاطی کن و مثلا با اپوزیسیون خارج نشین تماس تلفنی برقرار کن و کمی با انقلاب ضدیت،بعد صوت آن را پخش کن یا مثلا چند عبارت ضد انقلاب بنویس ویا نهضت نامه نگاری راه بینداز و موشک وار از پنجره ی نداشته ی زندان بیرون پرت کن تا به سرعت نور طریق بلاد فرنگ را طی کند و آوازه ات برسر زبان مجری بی بی سی فارسی و سپس صدای امریکا و.. افتد،آنگاه در مجلس کمیته ی پیگیری برایت میفرستند و سخنگوی دستگاه قضا هر روز درباره ات کنفرانس خبری می گذارد و یحتمل دستور برکناری رئیس دادگاه روحانیت الساعه صادر میگردد.آری ای عزیز! آنجا،در لت دست"گاه قضاییه، همانطور که تجاوز جنسی برایشان "اهم" است،"جنس تجاوز" نیز، چراکه جنس تجاوزبه تو و آرمانهایت و مطالباتت قابل پیگیری نیست؛ نمیدانم شاید  دوباره یا  چند باره "شریحیزم" تاریخ تکرار شده است و کیسه های زر را مقابل قاضیانی زمین کوفته اند که از صدای سکه ها مست شوند...نمیدانم...

تفهیم نوشت:

1-منظور همه ی  افراد جامعه ی انقلابی نیستند اما فضای عمومی تقریبا همین گونه است.

2- مطلب ادامه دارد خواهشا دوستان عجله ننمایند.

3- حقیر بزرگوار اولین مخاطب این گفتار است.


1- «در انقلاب اسلامى، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بى‌بندوبارى و بى‌تفاوتى؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى‌خاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه‌ى دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدى(صلّى‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، جایگزین اسلام امریکایى گردید..» امام خامنه ای حفظه الله  1369/3/10

2- امام خامنه ای حفظه الله 1391/7/23 در دیدار مردم خراسان شمالی

                      

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۳۰
محمدامین ایمنی

سبک زندگی

نظرات (۱۴)

۳۰ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۴ میلادفریدنیا
لطفا به تن ما لرزه نیاندازید و بگذارید راحت زندگی کنیم.ما عادت به تن پروری و آسایش داریم شما با این مطلب هاتون اذیتمون می کنید!!!تازه محرم تموم شده و کلی گریه کردیم حالا می خوای بگی شاید اقا مارو دشمن بدونه؟؟؟بابا بی خیال...
مگه حرف ما چیه؟ما سینمون رو می زنیم حالا یه عده از پرخوری مال مردم دارن می ترکن بترکن،یه عده هم از گرسنگی دارن می می میرن بمیرن به ما چه! ما زیارت عاشورا خوان های خوبی هستیم هر صبح بر یار سفر کرده اشک می ریزیم و کلی هم نماز شب می خوانیم!!!به قول آقا سیدمان هم امروزه اسلام آمریکایی نداریم؟؟؟پس نگران چی باشیم؟؟؟
تو خیلی داری سخت می گیری کل ارض کربلا یعنی
شنبه...کانون/یکشنبه...منتظران/دوشنبه...عشاق/سه شنبه...فاطمییون/چهارشنبه...پایگاه/پنج شنبه ...مصباح/جمعه هم استراحت برا ادامه ی چرخه!!!!
این قدر با احساسات مردم بازی نکن بذار به زندگی پای سجاده مون برسیم!!!!ما اهل میدان نیستیم خودت رو اذیت نکن...
سلام داداش...
تمام ویژگی های من و امثال من رو گفتی خیلی قابل تامل بود...
پاسخ:
سلام اخوی. آی گفتی حاجی...دین درمحدوده ی سجاده و مهروتسبیح تربت...معنویت سکولار...
۳۰ دی ۹۱ ، ۲۲:۰۵ ا.ا objectivity
منم دوّمیشم. 95% درصد مطابقه!
۳۰ دی ۹۱ ، ۲۳:۳۴ غلامرضا درویشی
سلام
همه شرمنده ایم...
پاسخ:
سلام شرمندگی به چه دردی میخوره برادر! یه عمر داریم میخونیم شهدا شرمنده ایم!از چی شرمنده ایم؟برای چی شرمنده ایم؟ کی قراره ازاین شرمندگی در بیایم؟اگه دعای شهادت میخونیم؛کسی که باشرمندگی شهیدنمیشه! چرا ارمان های شهدا و امام رو فریاد نمیزنیم؟؟؟؟
حاجی صاف زدی وسط خال.
باسلام،این پست از وبلاگ شما در مستضعفین منتشر شد.
سلام حاج امین
طبق حرف شما ما ازفردا باید بریم بمیریم
نه؟؟؟
پاسخ:
سلام پسرم! ازکجای متن این برداشت رو کردی؟؟؟؟
سلام
خب پیشنهاد شماچیه؟
پاسخ:
سلام علیکم چشم به اونجا هم میرسیم. یاعلی.
حالا همینم ازسرمون زیاده
خیلیا همینم نیستن دنبال دنیامیرن.
پاسخ:
سلام سعید آقا. عزیزم اگه متن رو دقیق بخونی گفتم"انسان انقلابی" کسانی که ادعای ولایی و حزب اللهی بودنشون میشه کاری به اونایی که شما میگی ندارم.
علیکم سلام
منتظر ادامه ی داستان هستیم تا نظربدیم...
منظور ((بنده)) ادمه مقاله است نه داستان!!!
مگه قصه داره میگه؟؟؟
پاسخ:
سلام. احسنت!
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۴۶ .....................
اگه اقای خامنه ای بیاد بهت مدال
انقلابی بودن بده دست از سرمون بر میداره؟؟؟؟؟
ما روکچل کردی.........................................................................................................................
پاسخ:
سلام بر این همه نقطه. اگه قول بدی حضرت آقا بیاد یا حتی اگه یه وقت بگیری برم پیشش دست از سر کچلت بر میدارم اونم فقط همون چند روز که رفتم تهران پیش آقا.
ازهمه ی کسانی که به هیئتی که جوونهای
پاک دورهم میشینن گریه میکنن
گیرمیدن حالم بهم میخوره...
کثافت...عامل دست استکبار...نفوذی...
پاسخ:
سلام کوچولو. اتفاقا منم حالم بهم میخوره...ازهیئتی که جوونا رو دور هم جمع میکنه که فقط گریه کنن، نه علمی نه عملی نه موضع گیری. منم از هیئت"شلغم پرور" حالم بهم میخوره. من نفوذی ام،نفوذی تفکر حضرت روح الله و انشاالله مثل خوره میخوام بیفتم به جون بچه حزب اللهی ها: ما موجیم که آسودگی ما عدم ماست...
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۲۰ عبدالزهرا
حضرت زهرا اینهمه رنج کشید،امام حسین رو کشتند،حضرت زینب اونقدر اسیری و
زجرکشید تا هیئت هادرست بشن و بمونن
تو میگی مشکل داره هفتگی بریم هیئت؟؟؟
اسمشم میذاری انقلابی؟برو مطالعه کن
نادون.
جواب بایدپس بدی
پاسخ:
سلام بر عبدالزهرای دانا!!! اتفاقا منم نظرم اینه که مصائبی که اهل بیت علیهم السلام به خصوص آل عبا و کربلائیان تحمل کردند و در برابرحدود250 سال مصائب 13معصوم، 1174سال مصائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه، همه به خاطر اینه که ما مسلمان بشیم به اسلام انقلابی و ناب. هیئت هم به خاطرهمینه،تمام روضه هاکه میشنویم هم به خاطرهمینه. اگرقصد هیئت درست کردن بود که نیازی به این کارا نبود عزیزم! امامم حسین میرفت پیش یزید بودجه میگرفت هیئت تاسیس میکرد و به همین ترتیب تا محمدرضاشاه؛اتفاقا خودپادشاهان هم استقبال میکردن ازاین هیئت. هیئت "افیون توده ها"!!!!!!
۰۵ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۰۷ گرفتار تهران
سلام برادر نانسبی! آقا اجازه میدی بخورمت؟ خیلی کارت درسته مشتی! لطفا بحث رو ادامه بده؛
جیگرتو برم که چه اشارات صحیحی کردی؛
فقط یه نکته فارسی عمومی: تورق یعنی ورق ورق وپاره پاره کردن.
دوستان رو تزکیه و تعالی دادن هنره؛صدباریکلا!!!
پاسخ:
سلام گرفتار بزرگوار. حقیر بزرگوار هم گرفتار ادبیات تهرانیتان هستم که اوقاتی به شیرازی غلیظ ممزوج میشود. لطف داری شومو، چشم اگر عمری بود ادامه میدیم. منظور هم دقیقا همون تورق بود؛متشکر. یاعلی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی