u

گریز

اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند ، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.
آنجا که حسین علیه السلام در صحنه است ، اگر در صحنه نباشی هرکجا می خواهی باش ، چه ایستاده به نماز و چه نشسته به سفره شراب. خوف فرزند شک است و شک زاییده شرک و این سه ، خوف و شک و شرک راهزنان طریق حق اند ... که اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راه تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد.»
سید الشهدای اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

به نام خدا
سلام اول.
آن روزی که آقایی پشت تریبون با قاطعیت میگفت: "آن کسی که  گفته اگر مهدی هاشمی را بگیرند ریشم را میزنم،حالا ریشش را بزند"، ازبصیرت حاج سعید خبر نداشت که وثیقه 10میلیارد تومانی امروز را میدید،بیماری "قبلی" آقازاده ی مفسد رامیدید،چیپس و پفک و دیزی در اتاق مراقبت های ویژه را میدید بنازم بصیرت "آقا سعید" 1 را که آوینی معظم سالها پیش گفته بود افتخار حزب الله همین است  که جوانانی اینچنین تربیت کرده است."اقا سعید" دهه شصت هیچ تفاوتی با "حاج سعیدقاسمی" دهه ی نود ندارد، او مثل خیلی از دوستان و همقطارانش بوی گند فساد و "دنیا غرقی" نمیدهد حاج سعید همان عمار خامنه ایست حتی اگر سازمان ها بخش نامه کنند او را برای سخنرانی دعوت نکنید چون خیلی تندرو است، بازخوانی مواضع آقا روح الله میشود تندروی، یعنی هرکس کتابچه های محقر الظاهر پیام ها و بیانات امام خمینی(قدس سره) را در دست داشت، پیوند عمیقی با شرکت چسب رازی دارد، باید تا توان هست به او برچسب چسباند، از "تندرو" و "بی ترمز" و "خوارج مسلک" تا "کمونیست" و "خرابکار" و "برهم زننده ی آرامش عمومی" و...
اگر منظورتان از آرامش عمومی، آرامش و راحتی در بخور بخور شما از "بیت المال ملت" است، یعنی آرامش خصوصی، می خواهم صدسال سیاه آرام نباشید،آری، ما برای این آرامش هم مخل امنیتیم، هم تندرو و خوارج و... . آنجا که تیغ عدالت را با "رانت خواری" 2 و "مصلحت کاری" و "استوانه زاده بازی" کند میکنید، برای جبران مافات باید ندای هر انسان اگاه را با این برچسب ها خفه کنیدو به زور
"ون" و زندان، واکسن وسفند وار زیستن" و "بوقلمون وار" نگریستن را به ان ها بزنید. مهدی که بیماری قلبی دارد دلش برای بانو عفت تنگ شده است، فائزه که در زندان جایی برایش نیست، فرستادنش انگلیس توبه کند در درگاه برتانیا، فقط چاقوی عدالت شما که از قضا مال ناخن گیر است،گردن پدر
زهرای کوچک را به خاطر500 هزار تومان می برد.ترسم که "شریح ها" خروج کنند از این قضاوت ها...

به مناسبت پنچر شدن قوه قضاییه در برخورد با افسد الافسدین نظام :

سخنان امام خامنه ای حفظه الله درباره عدالت

سخنان صریح، کوبنده، متقن و قانونی حمید رسایی،نماینده ی تهران در مجلس

  

بی ربط نوشت:
 
بابا نان داد، دختر نخورد، گرسنه اش شد،آمد وسط تظاهرات ساندویچ بخورد، گفت نظام و کشور وانقلاب مال "بابا" ی ماست، بابای ما استوانه ی نظام است.گفت: آقا دیکتاتور است. آن دختر را گرفتند، فحش داد، بابایش گفت: دخترم را اذیت نکنید، دل نازک است.

1.نام مستندی که شهید آوینی از حاج سعید قاسمی در جبهه ها ساخت.
2. در حدیثی از "عیون اخبار الرضا" حضرت امام رضا سلام الله علیه میفرمایند: از ویژگی های اسلام ناب مبارزه با "استحصار"(رانت خواری) است.

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۰۹:۵۳
محمدامین ایمنی

به نام خدا

سرزمین های رویایی مردمان دهه شصت ایران را که می کاوی، نتیجه هایی قابل تامل می یابی؛ تاثیر رسانه ها، فیلم های ویدئویی و سینمایی و شبکه های ماهواره ای که اندک اندک پایشان به اتاق های نشیمن خانه ها باز میشد، کاملا مشهود است؛ آمریکا سرزمین فرصت ها،جزایرهاوایی و...

این اتوپیا1هاو بهشت های زمینی که نظام سلطه به وسیله آن قلب ها و ذهن ها را مسخرمی کرد، فرسنگ ها با جغرافیا و تمکن مالی غالب مسخرشدگان فاصله داشت و عملا یک آرزوی دست نیافتنی بود. ازاین رو ضرورت ایجاد "شبه اتوپیا"ها در هر منطقه در اندیشکده های استکبار دیده  شد. برای منطقه جنوب غرب آسیا، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بهترین گزینه بودند هم ازلحاظ حاکمیت و هم ازلحاظ فرهنگ.

پس از شروع به ساخت برج های آنچنانی و رشد سریع توسعه شهری مدرن، "دوبی" به سرزمین آرزوها تبدیل شد. باحرکت لودر تبلیغاتی امپراطوری رسانه ای غرب، سیل سرمایه های هنگفت به این منطقه سرازیر شد و کمتر ازچندسال دوبی را به یک منطقه ی تجاری، تفریحی و گردشگری جهانی تبدیل کرد.(توجه نگارنده ازمنظرفرهنگی است، در ادامه جستاری مختصر در مقولات فرهنگی این پدیده خواهیم داشت.)
ساخت فاحشه خانه های مدرن تحت عنوان مراکز گردشگری و تفریحی ازقبیل مشروب فروشی های متنوع، کاباره ها ، سالن های فروش زنان فاسد و... تاثیرعمیق فرهنگی خود را در منطقه به صورت کاملا مشهود گذاشت. بالطبع ایران نیز به عنوان کشورهمسایه و یکی ازجوامع هدف یکی از متاثران عمیق این موج فرهنگی شد که ازقِبل آن فیلم وسریال و موسیقی های فراوانی وارد فضای هنری کشورشد که "دوبی" را آرزوی جوان ایرانی القا میکرد.
دراین آب گل آلود، زالوهای فرهنگی- اقتصادی بااستفاده از رانت و زد و بندهای سیاسی، ماهی ها گرفتند.استوانه زاده ی نظام در پی این موج فرهنگی اراده ی یک دوبی کوچک تر در ایران را نمود.  جزیره ی کیش محل زایش این پدیده ی شوم فرهنگی – اقتصادی قرار گرفت. در زیر لوای اقتصاد لیبرالی(بازار آزاد) منطقه ی آزاد تجاری کیش تشکیل شد.طبعا  این منطقه متناسب با نام و هدف کاربری خود، فرهنگ  لیبرال را نیز به همراه داشت.

ساخت هتل های چند ده طبقه و مجتمع های تجاری، تفریحی و گردشگری عظیم پروژه ی کیش را کلید زد و تبلیغات تورهای گردشگری و تشویق بنگاه های سراسر کشور به سرمایه گذاری در کیش به اتمام این پروژه خدمت شایانی کرد.2

کیش به عشترکده ی مرفهین بی درد و طبقه ی سرمایه سالار ایران و جزیره ی رویایی مردمانی با دل هایی پر از آرزو و جیبهای خالی مبدل شد.

این تجربه ی تاریخی این تنبه را به دنبال دارد که رشد  قارچ گونه مجتمع های تجاری - تفریحی در هر سرزمینی یعنی پدیده ای به نام " دوبی ایسم".

بافت فرهنگی و شهری شیراز چند سالیست که از زالوهای خون آشامی رنج می برد که با ابزار سرمایه و رانت، هر روز بهتر از دیروز، نسبت به مکیدن خون مردمان این شهر اهتمام می ورزند.

سرمایه گذاران عربی3 که در پوشش شرکت های چند ملیتی با قراردادهای هنگفت،نهادهای مسئول را می فریبند یا می خرند و سپس اهداف خود را دنبال کرده و هیچ گونه تعهدی را نمی پذیرند.4

ناگفته نماند مسئولین شهرعامدانه یا از روی ناآگاهی با سیاستگذاری های غلط خود بستر را برای این سوداگران فراهم میکنند برای مثال چندی پیش عضو شورای شهر میگوید:" شهر شیراز کاربری تجاری دارد و به عنوان دروازه تجاری جنوب کشور مطرح است."5

مسئولان فرهنگی شهرداری شیراز نیز فارغ از توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی این مجتمع ها مجوز ساخت صادر میکنند.

مگر با ایجاد یک نمازخانه و نصب بنر و پلاکارد در مناسبت های مذهبی ماهیت موضوع تغییر میکند."حمفا"(حوزه ی معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری) چه فرهنگ و اجتماعی را مدیریت می کند؟ معاونتی که فقط در بیلبوردها و بنرهای چند ده متری منصوب در شهر حضور پر رنگی دارد آن هم به صورت متناقض!!!

متناقضش از آن باب که برای مثال در بلوار شهید رجایی(فرهنگ شهر) تابلوهای تبلیغاتی وسط بلوار را یک در میان با فرمایشات امام خامنه ای(حفطه الله) پیرامون سبک زندگی ایرانی - اسلامی و تبلیغ "گلدن  سیتی" پر کرده اند، آیا این تناقض نیست؟ آیا معاون محترم فرهنگی شهرداری و کارشناسان آن از آسیب های فرهنگی و اجتماعی این مراکز بی اطلاع اند؟ در دوره ای که امام جامعه ضرورت "اصلاح الگوی مصرف" و حذف " مصرف گرایی" از سبک زندگی را متذکر میشود، ایجاد هایپر استار در چندین طبقه، چه توجیهی دارد؟ در سالی که اهتمام همه ی کشور به تقویت فرهنگ مصرف کالاهای ایرانی است، افتتاح این فروشگاه بزرگ که اکثر اجناس آن خارجی است تقابل عملی با منویات امام خامنه ای(حفظه الله) و ضدیت با حرکت رو به جلوی کشور نیست؟

تبدیل شدن این مجتمع ها به "بورس انسان بی بها" و تالار مد لباس و مو و بالطبع پمپاژ این موج به تمام فضای شهر را کدام ارگان مسئول پاسخ می دهد؟این مجتمع های کلان تجاری با قیمت های نجومی هر واحد به جز فربه کردن طبقه ای خاص به سود چه کسانی است؟چه کسانی قدرت خرید از این مراکز پر زرق و برق را دارند؟ چرا کلماتی نظیر "ستاره فارس، افتاب فارس و خلیج فارس" در افواه عمومی بار ارزشی منفی از نوع مراکز فساد و بی بند وباری پیدا کرده است؟

مسئولانی که کوس ولایت پذیریشان گوش فلک را پر کرده است و عباراتی نظیر" ولایتمداری" و "منویات مقام معظم رهبری" به سان "نقطه سر خطشان" است، چرا وضعیت فرهنگی شهری که بنا به فرموده ی امام خامنه ای (حفظه الله) "سومین حرم اهل بیت" است را رها کرده اند که هر سرمایه دار سوداگری آن را به سمت مقاصد خویش بکشد؟

والعاقبة للمتقین.

بی ربط نوشت:

امروز 2تا مهمون داشتیم هر جور خواستم سلامی، عرض ادبی، چیزی کنم دیدم حضرت روح الله قشنگ تر میگه،خیلی قشنگ تر:
سلام ما بر این پاره های تن ملت که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان حضرت زهرا سلام الله ندارند.

در این رابطه بخوانید:اقتصادلیبرالی واستالینیسم درشیراز


1.سرزمین رویایی، آرمانشهر
2.از تاثیر عمیق رسانه ی ملی(اجرای کنسرت های متنوع در کیش، ساخت تله فیلم های معرفی کیش و ...) چشم پوشی نمی کنیم که در  آن سالها در اختیار محمدهاشمی  عموی این اقازاده بود ولی در این مجمل مجال پرداختن به آن نیست.
3.شرکت هایی وهابی- صهیونیستی که ضدیت خود را بارها با اسلام وشیعه آشکارا نمایش دادند،برای مثال افتتاح "هایپراستار"مجتمع خلیج فارس همراه با موسیقی و جشن و پایکوبی وقیحانه در ایام فاطمیه اول91
4.برای مثال اتمام پروژه ی حسینی الهاشمی در شمال غرب شیراز که  قرار بود توسط کارفرمای مجتمع خلیج فارس اجرا شود که وی از اجرای آن سر، باز زد و بنا به گفته مهندس زحمتکش، رئیس شورای شهر،2عضو شورای دوم شیراز درجلسه با آقای قشمی، در ازای دریافت8میلیارد، این بند را حذف کردند!!
5.علی رغم تاکید مکرر حضرت ایت الله ایمانی بر تو سعه ی صنعتی و کشاورزی منطقه و مضرات توسعه ی تجاری، این مسئولین بر توسعه ی تجاری تاکید دارند و عملا علم ضدیت بلند کرده اند.


۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۱ ، ۱۷:۰۷
محمدامین ایمنی
به نام خدا
سلام اول.
داشتم ازکنار مجتمع  کلان تجاری شهر رد میشدم و همینجوری هی افتخار حمل میکردم و ازفرط ازدیاد افتخار نای راه رفتن نداشتم و پیش خودم می گفتم:"وای خدا،این رویاست...دارم خواب میبینم یا بیدارم؟...من توشهری زندگی میکنم که بزرگترین مجتمع کلان تجاری تو دنیا رو داره..." که یه دفعه ای خوردم به یه کلاف مویی متحرک!!! اومدم عقب تر و با دقت نگاه کردم دیدم یه پیرمرد باریش های بلند، به قول بچه ها: "ریش تا زیر چیش"!! پیش خودم گفتم چقدر قیافش آشناست؟
یهو شستم خبر دار شد!...اینکه نوستراداموسه خودمونه.
بهش گفتم : نوسترا!! این ورا؟ گفت اومدم خرید کنم تا از فیض خرید در این مجتع بی بهره نمونم.گفتم: حالا که اومدی تو شهر سومین ها، یه پیش گویی مشتی کن ببینم بلدی یا نه؟!!
دیدم نشست، بساطش رو پهن کردو ازمیان گوی وایرلسش شروع کرد به  گفتن:
"ساختمان بزرگ را میبینم با خدم و حشم فراوان در مشرق زمین،ناگهان فرو میریزد و صد مرد در آتجا میمیرند...آن مرد کت و شلواری میگوید:متاسفم!!!
کنار کوه بزرگ مدرسه ایست پهناور و شاگردان فراوان و استادی ایستاده از ریاضیات میگوید ناگهان دایناسوری مهیب از "پورت یو اس بی" موبایل استاد خارج شده
و شاگردان را میخورد...آن مرد کت وشلواری میگوید برای جمع آوری دایناسورها شرکت مخابرات 4گونی دینار طلا درخواست کرده و دارالحکومه نمیدهد.
 و مرد کت وشلواری میگوید : متاسفم.
نوجوان با نشاطی را میبینم که در حال نوشتن املا در کلاس درس، توسط دزدان آسمان ربوده میشود و مرد کت وشلواری میگوید به کارمندان وزارت خانه گفته ایم با تیر کمان سنگی سفینه ی آنان را بزنند و میگوید : متاسفم.
دخترک معصومی میان شعله ها دست و پا میزند و مردانی کت و شلواری با یقه ی گرد میگویند: میخواستی با آتیش بازی نکنی!!!!
وآن مرد کت وشلواری فقط میگوید : متاسفم.
مرد کت و شلواری در مصاف با پنج سوار یشمی پوش شکست میخورد و شوالیه هایش سواران را درون "ون" میکنند و میگویند : گوسفند باشید تا گرگه شاختون نزنه"
ولی مردکت و شلواری نمیگوید متاسفم!!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۱ ، ۲۰:۰۸
محمدامین ایمنی
به نام خدا
سلام اول.
دیروز که طبق روال هرجمعه حلقه داشتیم با رفقا، تو بررسی الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، رسیدیم به مفهوم عدالت و مشتقاتش.جلسه با یه حُسن زیبا
و عمیق و البته ترسناک از آقا ختام شد که حیفم اومد تو وبلاگ نذارمش:

«حکومت معنایش چیست؟ حکومت معنایش این است که انسان حقّى را احقاق کند؛ عدل را بر پا بدارد. امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، در آن صحبتى که معروف است و همه شنیده‌اید، فرمودند این حکومت به قدر این کفش - یا بند این کفش - براى من ارزش ندارد. بعد فرمودند: «الّا ان اقیم حقا.» مگر این‌که حقّى را اقامه کنم. در این راه انسان هر چه بکِشد و هر چه زحمت تحمّل کند و هر چه اضافه کار کند و هر چه شب بى‌خوابى بکشد و هر چه از آن امکاناتى که به‌طور معمول افراد جامعه دارند، محروم بماند، حقّش است، جا دارد و انسان در این صورت، ضرر نکرده است. باز از امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام نقل شده است که در یکى از خطبه‌ها مى‌فرماید: حاضرم - مضمون این است - در راه این‌که اقامه حقّى کنم و ابطال باطلى کنم، بر روى خارهاى سخت کشانده شوم. به هر حال، این آن چیزى است که مبناى کار ماست و باید به آن توجّه داشته باشید.»1

«در نظر امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام منصب حکومتى نباید وسیله‌اى براى راحتى و عیش و کسب دنیا براى خود باشد. این یک کاسبى مثل بقیه کاسبیها نیست؛ این یک مسؤولیت پذیرى است. اشتغال به این مسؤولیت نمى‌تواند براى این باشد که انسان چیزى به دست آورد، مالى جمع کند، آینده خود و فرزندانش را از این راه تأمین کند و یا در دنیا خوش بگذراند. پس هدف از قبول مناصب دولتى در نظام جمهورى اسلامى و نظام اسلامى چه باید باشد؟ هدف باید اجراى عدالت، تأمین آسایش مردم، فراهم کردن زمینه جامعه انسانى براى شکفتن استعدادها، براى تعالى انسانها و براى هدایت و صلاح بنى‌آدم باشد. وقتى که در نظر امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام هدف این شد، آن‌گاه این بیاناتى که از آن بزرگوار مى‌شنویم، همه معنا پیدا مى‌کند.

امیرالمؤمنین مى‌فرماید: من آماده‌ام که سخت‌ترین شرایط زندگى را براى خودم به وجود آورم؛ اما خدا را در حالى که به یکى از بندگان او ظلم کرده‌ام، ملاقات نکنم؛ «واللَّه لان ابیت على حسک السّعدان مسهّدا و اجرّ فى الاغلال مصفّدا»؛2 اگر مرا با بدن برهنه بر روى خارها بیندازند، یا با زنجیرهاى گران، دست و پایم را ببندند و روى زمین بکشانند، این شکنجه جسمانى براى من قابل قبولتر و محبوبتر است از این‌که «القى اللَّه و رسوله یوم القیامه ظالما لبعض العباد و غاصباً لِشى‌ءٍ من الحطام»؛3 خدا را در حالى ملاقات کنم که به یک نفر ظلم کرده‌ام، یا مال دنیا را براى خود جمع کرده‌ام.»4

دراخر پیشنهاد میکنم کل این سخنرانی که خطبه های نمازجمعه تهران هست رو کامل بخونید، خیلی زیباست مثل همیشه.

دراین رابطه بخوانید: از علی تا علی همه عدالت خواه...

1.دیدار با هیات دولت 1372/06/03
2.نهج البلاغه خطبه 224
3.همان
4.بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه تهران‌ 1379/09/25
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۳:۴۴
محمدامین ایمنی

به نام خدا

سلام اول.

فضای 16 اذر امسال را هرچه بیشتر درک میکنم بیشتر به این نکته برمیخورم که عمده ی رسانه ها و شخصیتها و صاحبان تریبون حرفشان سه چیز بیشتر نیست:

"نقد،نقد،نقد" البته در خوشبینانه ترین حالت که "دال"ش حذف نشود. قبول دارم انتقادات فراوان به جنبش دانشجویی حال حاضر را لکین محسنات چه؟؟؟

ازنظرگذراندم حال که انتحابات ریاست جمهوری را در پیش داریم، برشی از تاریخ را بررسی کنیم و نقش جنبش دانشجویی.

البته که انتخابات ریاست جمهوری سال 84 تنها نقش آفرینی جنبش دانشجویی در سطح کلان نبوده و نخواهد بود اما این مقطح یکی ازمقاطع حساس تاریخ سه دهه گذشته انقلاب به شمار می آید. فضایی که کشور 16 سال را زیر چکمه های انقلاب زدایی گذرانده است، دربین دولت نخبه گرا سیاسیون همه چیز را فراهم شده می پندارند که دولت نهم نیز ادامه راه دول قبلی را خواهد پیمود. کاندیدای مورد نظر هم مشخص شده است. اما اینجاست که جنبش های دانشجویی به طور کلی و "جنبش عدالتخواه دانشجویی" به طور خاص با بستر سازی در جامعه زمینه ی ظهور یک دولت مکتبی، انقلابی و عدالتخواه را فراهم میکند.

آنجا که علی رغم میل و باور سیاسیون زبده و کهنه کار جوانی بر پیری ،گمنامی بر شهرت، عدالت محوری بر سرمایه داری، شایسته سالاری بر اشراف سالاری توده گرایی بر خواص گرایی و .... پیروز می شود و به تعبییر حضرت آقا "دولت نهم قطار انقلاب را به مسیر خودش بازگرداند."

این اتفاق مبارک را بی معطلی باید حاصل کار جنبش دانشجویی دانست که با بستر سازی قبل از ایام انتخابات و تبلیغات و معرفی در ایام انتخابات،احمدی نژاد گمنام را بر "استوانه ی نظام"!!! هفده به هفت فائق آورد و همچنین اتخابات 88 که نقش بی بدیل و خاموش جنبش دانشجویی غیرقابل خدشه است.

این تذکرنامه دو مخاطب داشت: یکی منتقدان صرف جنبش دانشجویی و دیگری جنبش های دانشجویی که شاید نقش خود را گم کرده اند که " دانشگاه مبدا همه تحولات است."1

در آخر هم:

دانشجو موذن جامعه است، اگر خوابش ببرد نمازامت قضا می شود.2


دراین رابطه بخوانید:تشکل دانشجویی با طعم سکولار!!!


1.حضرت امام خمینی قدس سره 16/03/1358

2.شهید آیت الله بهشتی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۲۲:۳۲
محمدامین ایمنی
به نام خدا
سلام اول.

* مجلس به اصطلاح اصولگرا ( بخوانید عبورگرا) کلیات قانون اصلاح انتخابات (بخوانید عبور از جمهوریت و دروازه ی اولیگارشی1 ) را تصویب کرد.خدا به اینان خیر دهد که همیشه بساط دغدغه  و نگرانی حضرت آقا و مسئولان دلسوز و ملت بیدار را فراهم میکنند.انگار سرخی سیلی تصویب وقف دانشگاه آزاد و  قانون حقوق مادام العمر و... به سپیدی می گراید.

* دوباره سوژه سازان همیشه ی نظام( مجلس عبورگرا) گل کاشتند و به طرح " کاهش 50 درصدی حق ماموریت های خارجی مسئولین" رای منفی دادند.2
"بخورید و بیاشامید تا منفجرشوید و پابرهنه گان و گرسنگان کشور هم به درک"3

*
بودجه های میلیاردی وزارت ارشاد به سان شاه رود به دریای جیب مفتخوران و دلالان به اصطلاح هنرمند و سینماگر ریخته میشود تا برای نظام فیلم ضدانقلاب و مروج فساد و فحشا و بی بند وباری بسازد. یک خانواده محترم و من ماد ر هستم و ... یک از هزاران گنجینه ی ماری است که در آستین پرورانده ایم(اما هیچکس نمیگوید پول نفت چه شد).

*بعد از آنکه RQ170 به بهانه ی گردشگری به ایران آمد و پناهنده ی نظامی شد، رفت  تجدید میثاق کرد با حاج حسن و کارمند وزارت شد. دیروز یکی از نوچه هایش به نام اسکن ایگل نیز هوای استاد به سر زد و آهنگ ایران کرد.

*آنگاه که نیمی از اخبار مهم کشور در مستطیل سبز گرفتار است و دعوای فلان مربی و درد ناخن فلان بازیکن دغدغه ی رسانه ی ملی است، آرمان های روح الله و جوان دغدغه مند انقلابی و اسلام ناب را باید برایش "تکویر عبدالباسط" گذاشت.

* "خداوندا!
درجهان ظلم وستم و بی داد،همه ی تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم کسی را بشناسیم.ما را یاری کن که  تو بهترین یاری کنندگانی."  روح الله موسوی خمینی.

دراین رابطه بخوانید:بیانیه دانشجویان عدالت خواه روبروی مجلس



1. اشراف سالاری
2. حقوق یک روز ماموریت خارجی مسئولان برابر با حقوق یک ماه یک کارگر 
3. سوره ی کاخ نشینان آیه ی 1
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۳:۴۷
محمدامین ایمنی

به نام خدا
السلام علیک یا اباعبدالله

خواندن اخبار این روزهای غرب آسیا و سواحل مدیترانه که حاکی ازشادی ممزوج باغم است، مطالبی عجیبی را درون ذهنم می گذراند؛ابهت نظامی اسرائیل در جنگ شش روزه با اعراب که حتی اجازه پرواز به هواپیماهای آنان نداد،همکاری نطامی حکومت پهلوی دوم با ارتش غاصب صهیونیستی و هزاران کمک دیگر ایران 1967م.

اما امروز پس از 45سال کاملا ورق برگشته است، فجر پنج های حاج حسن گنبد آهنین را بر سر متجاوزان همیشه تاریخ فرو ریخته است و غرش فرزندان پدر موشکی ایران خواب را از چشم حرمله نژادهای بچه کش گرفته است.اگر حاج حسن در کربلا نبود، سرورش حسین علیه السلام  سه شعبه را که ازگلوی اصغرش بیرون کشید به یادگار گذاشت برایش تا موشک هایی بسازد و درچشم حرامیان نسل حرمله فرو کندکه اینگونه یا "لیتنی کنی معکم" را معنا کند.

جایت خالی سردار، این روزهای محرم، غزه ی مان کربلا شد.فرزندان آن زنازاده پسر زنازاده، دوباره حرمت حرم راشکستند، این طایفه که نبردشان "زن" زدن است و مردجنگی درقاموسشان 6ماهه است، رسم اجدادشان در کوچه های مدینه و شام وکوفه را به تصویرکشیدند که دیگر امسال محرم، ما روضه ی مجسم ببینیم، اما کور خواندند این جماعت، کوفه مرد و حسین هیچگاه تنها نخواهدماند.شاگردان حاج احمد باموشکهای بیست سال پیش تو، سرزمینهای اشغالی را جهنم صهیونیزم کردند.ددمنشان و درنده خویان 8روزه کرکره ی جنگ راپایین کشیدندمقابل متاثران انقلاب روح الله، در برابر بسیجیان نسل تو و شهاب هایت که 8دقیقه ای نابود می شوند.رفقایت روی قبرت نوشتند: "اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل رانابود کند"، آرزویت قریب است حاجی، قریب. ازنوع من حبل الورید.پیرمراد گفت نفری یک سطل آب بریزند مسلمین، که این روزها شیعیان قطره اشکی ریختند و اسرائیل در حال نابودیست...

دعاکن برای ما سردار، دعا کن. این روزها باید خواند:"ای اجل مهلت بده تا بگیرم زیر پا رسم یهود را"

دعا کن تا هرآنچه از کودکی در روضه ها شنیدیم: "در و دیوار،خون مسمار" ، "زینب و رسم محله ی یهود" و " گوشه ی خرابه و دخترسه ساله" به یکباره بر سرشان بریزیم و این زخم کهنه را مرهمی شاید.

دعاکن تا بشکنیم گردن این جماعت حرامی را که گوشت تنشان ازجگر حمزه سیدالشهداست و ارتزاق نامبارکشان از فدک، نان های که خوردند اینان همه بوی سر حسین میدهد، گوشواره هایشان همه غصبیست و همه انگشتریانشان ارثیه ی ساربان.

دعا کن سردار که بسیجیان راه تو سربندهای "یازهرا" یشان یکی شود با جمجمه هایشان و استخوان پهلو بدرد لباس رزمشان را که اگر مادری آمد باشد وجه شَبهی...



  

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۱ ، ۲۲:۲۴
محمدامین ایمنی