ادب ادبیات مقاومت
به نام خدا
ن و القلم و مایسطرون...
سلام
به توصیه دوستان و احساس نیاز خودم بعد از چندسال دوباره وارد فضای سایبر شدم و قلم الکترونیکی به دست گرفتم. بایه قایق فکسنی تو اقیانوس صفر و یک شروع به پارو زدن کردم...تا ببینم خدا چی میخواد...خیره ایشالا.
تو اولین مطلب بعداز بسم الله وبلاگ، گفتم چند سطری از آداب "مایسطرون" بنویسم، البته نه من درآوردی، که نه جولانگه ماست...
ماحاملیم، حاملان اندیشه های عمیق ترین عاقلان عاشق.
"پَ دیده" ی فضای مجازی، این فرزند نامبارک مدرنیته، مهمان ناخوانده ی خوان اندیشه های مسلمانان، هیچ سنخیتی با شریعت و طریقت ما ندارد و نخواهد داشت، اما متجاوز را باید با زبان خود پاسخ داد.
از آنجا که اصول مبارزه را باید ازخط شکنان و اربابان مبارزه آموخت، قبل از ورود به این جبهه عظیم و ناورد سنگین، باید زانوی ادب زد و نشست ... چه روح نواز است نوای استاد این مکتب...سید شهیدان اهل قلم از ادب ادبیات مقاومت میگوید؛
قبل از هرچیز...الله...الله...الله...باید از او نوشت، للحقنوشت، نه برای به روز بودن، نظر دیگران...فارغ از هر زنده باد و مرده باد...و به قول فاتح قلعه قلب سید مرتضی:«برای اینکه خدا لطفش و رحتمش و آمرزشش شامل حال ما بشه باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه اخلاص داشته باشیم باید همه چیزمون برای خدا باشه...قدم برمی داریم برای خدا...قلم برمی داریم روی کاغذ برای خدا...همه چیز...همه چیز برای خدا باشه،که اگر اینطورشد پیروزیم...
اگرپذیرفتیم که قلم زدن برای خدا باشد پس عبادت است و عبادت بدون طهارت باطل. باوضو وارد شویم...یکی ازفیلمبرداران روایت فتح میگفت:«بعضی صحنه ها رو سیدمرتضی وقتی می دید، می گفت به درد نمی خوره.فکر که میکردم می دیدم زمان فیلمبرداری وضو نداشتم».
ذکر زینت عبادت است و چراغ راه...لا تنس ذکرالله...و اشک ماحصل ذکر بامعرفت.حاج سعید قاسمی می گفت: هرموقع سید میومد یه مطلب رو بخونه برای تدوین مستند،کاغذههاش چروک و مچاله بود و چشم هاش سرخ سرخ، معلوم بود شب تاصبح اشک ریخته و نوشته.
واما توسل، که میگفت:«عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف، حسین علیه السلام است».امید است که مورد رضای حق باشد و مورد استفاده ی مبارزین...
مبارکا باشه ایشالا
منتظر تحلیلهای استراتژیک جنابتان خصوصا با توجه به نزدیک شدن به امر خطیر انتخابات هستیم!
مواظب بچهها باش!!!
همین...