بسم الله الرحمن الرحیم
سید روح الله مصطفوی خمینی طلبه ی نوجوانی بود که محضر هر اهل دلی میرسید، می شنید که : در تو چیزیست. کودکی که در بحبوحه ی به زمین ریختن خون سید مصطفی در راه دفاع از مستضعفین در برابر مستکبرین، متولد شد و روحش با خون پاک پدر شهیدش عجین شد. از کودکی اموخته بود که حق مظلوم را باید از ظالم ستاند حتی به بهای جان.
سید وقتی تاریخ می خواند سراسر وجودش معطوف به روایت پنهان رنج مستضعفین عالم بود از ظلم مستکبرین و با زبان کودکانه ولی فکری عالمانه می پرسید: چرا این بناهای عظیم باستانی به نام شاهان ثبت شده با آنکه هزاران کارگر و رعیت بیچاره عمر و جان خود را صرف ساخت ان کرده اند؟ چرا تاریخ روایت کامروایی شاهان و مستبدان است در صورتی که تمدن ها بر دوش مستضعفین بوده است؟
روح الله ارام قد میکشید و سریع رشد میکرد و همیشه میگفت باید شخمی زد عمیق...
.
.
آیت الله العظمی حاج شیخ سید روح الله موسوی خمینی حالا دیگر مرجع 78 ساله ایست که شخم عمیقی که میخواست را زده بود؛ انقلابی که او آغاز کرد سراسر غرب و شرق عالم را لرزاند و به مثابه موجی در حال فراگیریست. مستکبرین همیشه ی تاریخ که او در ورقه های کاهی خوانده بود اکنون رو در روی روح الله هستند؛ تمام خوانین و اربابانی که روح الله در خمین منزجرانه تحملشان میکرد در برابر ام الفساد قرن هیچ نبودند؛ حالا کنگره های کاخ های سفید و سرخ ریخته و "امام خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما از یادآوران بود ، از مخاطبان ،انما انت مذکر ، که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یاداوری کرد". مردمان چشم ابی دنیا، ملای سرسخت داستان را تاب نمی اورند چون که او در برابر تمام دنیایشان ایستاده بود.
اکنون انقلاب آقا روح الله،37 ساله شده و پس لرزه های تهاجم فرهنگی اش تا قلب اروپا و آمریکا رفته است و مستضعفین عالم چشم به علم برافراشته ی انقلاب او دارند، بگذار چشم آبی ها پاسپورت ایرانی را احترام نکنند، بگذار از تو با بولدوزرهای هالیوودیشان غول و دیو و قاتل بسازنند، عیبی ندارد که همه ی زامبی ها از شرق می آیند و صهیونیست ها منجی عالم اند، عقده ای های قاتل که نسل زرد و سرخ و سیاه را از ریشه کنده اند تا چرخ صنعتشان بچرخد و امروز کدخدا باشند ، بهل تا در فیلم هایشان دلشان خوش باشد که رمبو و سوپرمن ها ناجی بشریت اند، قلب ها و مغزهای مستضعفین عالم همان رنگین پوستان جامه دریده که قامتشان از ظلم خمیده با توست، با تو و مردمان انقلاب اسلامی ات اقا روح الله...
عده ای یابو برشان داشته که جامعه بین الملل طردمان کرده اند و مدام حرافی میکنند که باید تنش زدایی کنیم، باید با کدخدا کنار بیاییم، در خفا گفته اند غلط کردیم گفتیم مرگ بر امریکا، اشتباه کردیم از دیوار سفارت بالا رفتیم، بیجا کردیم گفتیم :آی محرومین و مستضعفین و سیلی خوردگان تاریخ با ما بیایید؛ ما امده ایم تنش ها را بزداییم همان تنش هایی که انها زاییده اند، همان اتش ها که انها افروخته اند. دنیا همانی بود که روح الله گفت، دنیا همان مردمانی هستند که هیچ جای امپراطوری رسانه ای استکبار دیده نمی شوند یا بهتر بگویم دنیا همان کشورهای زیر پونیز نقشه اند آقایان، نه سه چهارتا کشور غربی، عزت پاسپورت ایرانی را می خواهی ببینی باید بروی به لبنان و سوریه و عراق و کشمیر تا بوسنی و و نزوئلا و نیجریه و... خلاصه تمام مظلومین و رنج کشیدگان طول تاریخ، این ها عیال الله هستند؛ عزت پیش اینها آقایی دنیا می آورد. رعیت جماعت همیشه مظلوم و نجیب و غریب است و الا کدخدا که کارش دریدن و چریدن است، تعامل با کدخدا یعنی دمیدن به اتش زندگی رعیت.
جامعه جهانی؛ کپرنشینان حاشیه تمدن پوشالی کدخدا هستند که کوخ هایشان از لاستیک کهنه های ماشین کدخداست، فرش قرمز کدخدا بها دارد و ان هم تقدیم غیرت و همت مبارزه است
عباس علیه السلام هم میتوانست با کدخدای زمانش تعامل کند و تنش ها را بزداید ولی به قیمت ذبح حسین صلی الله علیه، اگر مبارزه برای عزت و رهیدن از ذلت تنش است پس تمام اولیا و انبیا تنش زا بودند...
والسلام علیکم